Telegram Group & Telegram Channel
آشفتگی مفهومی، از مشروطیت تا باستیل [2]
4-سیاست و زیبایی‌شناسی: فتوره‌چی به نقد «معاشقه با تاریخ» می‌پردازد و همه آن‌هایی را که ناتون از تامل در بنیان‌ها به استعاره پناه برده‌اند از دم تیغ می‌گذراند. اما یادداشت او نمونه تمام عیاری است از زیبایی‌شناسانه کردن سیاست و البته تحلیل سیاسی؛ سراسر رتوریک. جایی واقعیت حال ایران را «ضد این عدمی که مدام می‌خواهد ادای وجود را در آورد» معرفی می‌کند. این جمله چه معنای محصلی دارد؟ اتفاقاً این رتوریک که البته در جاهایی عاری از ظرافیت و طنازی نیست، قرار است تناقضات یا شکاف‌های مفهومی یادداشت را بپوشاند. متنی کوچک درباره مقولاتی بزرگ بدون اینکه کوچکترین تلاشی برای ایضاح این مفاهیم داشته باشد.
5-روایت مشروطه: فتوره‌چی به ستایش از مشروطه می‌پردازد و البته روایت و تحلیل درستی از آن به دست نمی‌دهد. در لابلای سطور اما رد تلقی شرق‌شناسانه از مشروطه هویدا می‌شود: تلاشی آگاهانه برای نوسازی و «یکپارچگی» ایران که در قانون مدنی، تمرکزگرایی و دولت یکپارچه تجلی می‌یابد. پژوهش‌های جدید اعتبار این روایت را زیر سوال برده‌اند که اتفاقاً تجربه مشروطه نه با تمرکز که با تکثر بسیار، شکل‌گیری چندین هزار انجمن متفاوت در سراسر کشور، انفجار انرژی‌ها و ظهور نیروهای اجتماعی جدید مشخص می‌شود ؛شاید بیشتر شبیه به انقلاب فرانسه البته با خشونت کمتر؛ نه شبیه به آن نخبه‌گرایی آمریکایی.
6- یادداشت فتوره‌چی زاده از نوعی ترس و هراس است. در وهله اول ترس از «تجربه». و مگر نه اینکه امر مدرن اساساً با تجربیات مختلف و متناقض معنا می‌یابد. به این خاطر است که انواع تجربیات ایران مدرن، از ملی‌شدن نفت و مدرنیسم هنری و بعدها انقلاب و اصلاحات و جنبش سبز زیر سوال برده می‌شوند، تو گویی زخم‌هایی هستند که یادآوری‌شان برای نویسنده دردناک است. مطلوب وضعیتی است بی تاریخ شبیه به آمریکا که نجبایی بنیان نظم نوین را بسازند. ترس از مردم، این حاملان ناعقلانیت که حضورشان همواره تباهی به بار آورده است. ترس از دموکراسی که اصلاً پای این «میان مایگان» را وسط کشیده است و جایی هم البته به درست با ارجاع به تجربه اروپا می‌نویسد دموکراسی در اصل نه در برابر استبداد که در برابر تئوکراسی بود. و ای کاش این بحث مهم را پی می‌گرفت. سوژه‌ای چنین ترسان، شکنجه‌شده به دست تجربیات مدرن و شکست‌هایشان در نهایت پناه می‌برد به مدرنیزاسیونی که بی توجه به انبوه تجربیات و نیروهای رهایی‌بخش جهان مدرن، بسنده می‌کند به جاده‌سازی و معاشقه با «ساختن» و «اندیشیدن».
محمد هدایتی
https://www.tg-me.com/sg/آمیزش افق ها/com.fusionofhorizons/873



tg-me.com/fusionofhorizons/873
Create:
Last Update:

آشفتگی مفهومی، از مشروطیت تا باستیل [2]
4-سیاست و زیبایی‌شناسی: فتوره‌چی به نقد «معاشقه با تاریخ» می‌پردازد و همه آن‌هایی را که ناتون از تامل در بنیان‌ها به استعاره پناه برده‌اند از دم تیغ می‌گذراند. اما یادداشت او نمونه تمام عیاری است از زیبایی‌شناسانه کردن سیاست و البته تحلیل سیاسی؛ سراسر رتوریک. جایی واقعیت حال ایران را «ضد این عدمی که مدام می‌خواهد ادای وجود را در آورد» معرفی می‌کند. این جمله چه معنای محصلی دارد؟ اتفاقاً این رتوریک که البته در جاهایی عاری از ظرافیت و طنازی نیست، قرار است تناقضات یا شکاف‌های مفهومی یادداشت را بپوشاند. متنی کوچک درباره مقولاتی بزرگ بدون اینکه کوچکترین تلاشی برای ایضاح این مفاهیم داشته باشد.
5-روایت مشروطه: فتوره‌چی به ستایش از مشروطه می‌پردازد و البته روایت و تحلیل درستی از آن به دست نمی‌دهد. در لابلای سطور اما رد تلقی شرق‌شناسانه از مشروطه هویدا می‌شود: تلاشی آگاهانه برای نوسازی و «یکپارچگی» ایران که در قانون مدنی، تمرکزگرایی و دولت یکپارچه تجلی می‌یابد. پژوهش‌های جدید اعتبار این روایت را زیر سوال برده‌اند که اتفاقاً تجربه مشروطه نه با تمرکز که با تکثر بسیار، شکل‌گیری چندین هزار انجمن متفاوت در سراسر کشور، انفجار انرژی‌ها و ظهور نیروهای اجتماعی جدید مشخص می‌شود ؛شاید بیشتر شبیه به انقلاب فرانسه البته با خشونت کمتر؛ نه شبیه به آن نخبه‌گرایی آمریکایی.
6- یادداشت فتوره‌چی زاده از نوعی ترس و هراس است. در وهله اول ترس از «تجربه». و مگر نه اینکه امر مدرن اساساً با تجربیات مختلف و متناقض معنا می‌یابد. به این خاطر است که انواع تجربیات ایران مدرن، از ملی‌شدن نفت و مدرنیسم هنری و بعدها انقلاب و اصلاحات و جنبش سبز زیر سوال برده می‌شوند، تو گویی زخم‌هایی هستند که یادآوری‌شان برای نویسنده دردناک است. مطلوب وضعیتی است بی تاریخ شبیه به آمریکا که نجبایی بنیان نظم نوین را بسازند. ترس از مردم، این حاملان ناعقلانیت که حضورشان همواره تباهی به بار آورده است. ترس از دموکراسی که اصلاً پای این «میان مایگان» را وسط کشیده است و جایی هم البته به درست با ارجاع به تجربه اروپا می‌نویسد دموکراسی در اصل نه در برابر استبداد که در برابر تئوکراسی بود. و ای کاش این بحث مهم را پی می‌گرفت. سوژه‌ای چنین ترسان، شکنجه‌شده به دست تجربیات مدرن و شکست‌هایشان در نهایت پناه می‌برد به مدرنیزاسیونی که بی توجه به انبوه تجربیات و نیروهای رهایی‌بخش جهان مدرن، بسنده می‌کند به جاده‌سازی و معاشقه با «ساختن» و «اندیشیدن».
محمد هدایتی
https://www.tg-me.com/sg/آمیزش افق ها/com.fusionofhorizons/873

BY آمیزش افق ها


Warning: Undefined variable $i in /var/www/tg-me/post.php on line 280

Share with your friend now:
tg-me.com/fusionofhorizons/873

View MORE
Open in Telegram


آمیزش افق ها Telegram | DID YOU KNOW?

Date: |

At a time when the Indian stock market is peaking and has rallied immensely compared to global markets, there are companies that have not performed in the last 10 years. These are definitely a minor portion of the market considering there are hundreds of stocks that have turned multibagger since 2020. What went wrong with these stocks? Reasons vary from corporate governance, sectoral weakness, company specific and so on. But the more important question is, are these stocks worth buying?

The SSE was the first modern stock exchange to open in China, with trading commencing in 1990. It has now grown to become the largest stock exchange in Asia and the third-largest in the world by market capitalization, which stood at RMB 50.6 trillion (US$7.8 trillion) as of September 2021. Stocks (both A-shares and B-shares), bonds, funds, and derivatives are traded on the exchange. The SEE has two trading boards, the Main Board and the Science and Technology Innovation Board, the latter more commonly known as the STAR Market. The Main Board mainly hosts large, well-established Chinese companies and lists both A-shares and B-shares.

آمیزش افق ها from sg


Telegram آمیزش افق ها
FROM USA